رسومی مانند دید و بازدید و دیدار دوستان و آشنایان، رفتن به سفرهای نوروزی و شادی بخش، خرید و پوشیدن لباسهای نو و زیبا، چیدن سفرهی سرسبز هفت سین و ... . اما راستش را بخواهید، چند سالی است كه وقتی اسفندماه فرا میرسد، دلم میگیرد! اوایل این حالت برایم عجیب بود و علتش را نمیدانستم، خصوصا كه هر چه به سمت سال جدید نزدیكتر میشدم، این احساس دلگرفتگی بیشتر میشد.
اما به هر حال من روانشناسم، پس نشستم و كمی در احساس خودم عمیقتر شدم تا آنكه متوجه شدم آنچه باعث ناراحتی من میشود، خود بهار و نوروز نیست، بلكه چشم و همچشمیها، اسراف و زیادهروی، خرجتراشیهای بیحاصل و خریدهای زیاده از حد است كه متأسفانه با فرارسیدن سال جدید، در من تداعی میشوند و نمیتوانم با آنها كنار بیایم.
گرچه اسراف نكردن از آموزههای دینی ماست، اما به نظر میرسد این آموزه، آنطوركه باید شناخته نشده و معنای حقیقی آن و تأثیری كه در زندگی ما انسانها دارد، كشف نشده یا لااقل، اگر هم كشف شده، به عمل تبدیل نشده است. در اینجا میخواهم زوایائی از این آموزهی مذهبی را از جنبهی معنوی و انسانگرایانه و حتا كمی از جنبهی انرژیائی آن برایتان بازگو كنم. میدانم كه خود شما هم نتیجهی اسراف را به نسبتی كه در زندگیتان شاهد آن بودهاید، درك كردهاید. اما امسال وقت عمل است.
اسراف، هدر دادن روزی
همانطور كه از نام «روزی» مشخص میشود، همهی ما انسانها و بلكه همهی موجودات عالم، سهمی از روزی داریم كه در یك بازهی زمانی مشخص كه میتواند یك شبانهروز یا همان 24 ساعت باشد، نصیب ما میشود. یكی از كاركردهای منفی اسراف، هدر دادن این سهم روزانه است. این، درست مثل این است كه كه شما یك روز تمام سر كار بروید و زحمت بكشید و وقتی در پایان روز دستمزدتان را میگیرید، آن را در سطل آشغال بیندازید و دست خالی به منزل بروید! كدام عقل سلیم چنین كاری را تایید میكند؟
اسراف، صرف انرژی در راههای بیهوده!
وقتی تمام زمان خود را صرف خریدهای زیاده ازحد و غیر ضروری میكنید و بعدش هم زمانتان را صرف تهیهی وسایل، غذاها، پوشاك و ...، نالازم و غیر ضروری از آن میكنید، در واقع انرژی خود را هدر دادهاید.
این كار، مانند این است كه بنزین ماشین را به جای آنكه در باك اتومبیلتان بریزید، ببرید در كارخانه تبدیل به وسایل پلاستیكی كنید و بعدش ماشینتان بیبنزین بماند. انرژی انسان هم محدود است. خداوند این انرژی را برای این به انسان داده كه با آن، به مأموریت الهی یا همان رؤیای شخصی خود بپردازد، بهوسیلهی آن، روح و روان خود را تكامل بخشد و به بقیهی همنوعانش كمك كند. اگر شما این انرژی را در هر كار دیگری صرف كنید، در واقع وسط راه میمانید و هرگز به سرمنزل مقصود نمی رسید. مولوی، شاعر و عارف بزرگ ایرانی، تعبیر جالبی از این موضوع دارد.
او میگوید اگر پادشاهی به شما اسب و توشهی راه دهد و شما را برای كاری به شهری دیگر بفرستد، چنانچه شما به آن شهر بروید و تمام كارهای خوب عالم را انجام دهید، اما كاری كه پادشاه خواسته انجام ندهید، ناچارید دست خالی و خجل به حضور پادشاه برگردید. اگر هم از همهی امكانات و انرژیای كه خداوند به شما داده، در هر كاری استفاده كنید ولی به مأموریت الهی و هدف اصلی زندگی خلقت خود نائل نشوید، ناچارید سرافكنده و شرمگین به حضور خالق هستی برگردید. پس مراقب انرژی خود باشید.
اسراف، خارج شدن از جادهی طلائی تعادل
یكی دیگر از مزایای اسراف نكردن، این است كه موجب میشود كه انسان همچنان در جادهی طلائی تعادل باقی و درحركت بماند. افراط و تفریط، هر كدام به نوبهی خود ما را از حالت تعادل و هماهنگی با جهان خارج میكنند. هر كدام به نوبهی خود از اقتدار ما میكاهند و ما را در رنج و ناراحتی قرار میدهند. خط تعادل انسان، خطی است كه در آن، انسان به اوج شكوفائی و آرامش خود دست مییابد. هر كاری كه ما را از این خط خارج كند، در واقع كمال و آرامش ما را تهدید كرده است. برای مثال، اگر شما بیش از حد نیاز غذا بخورید، دهها مشكل برای خود ایجاد میكنید از جمله معده درد، روده درد، هضم كند غذا، صرف انرژی بدن در راه هضم غذا به جای سایر فعالیتها، كرختی و سستی، درست كار نكردن مغز، ناتوانی در حل مسائل و مشكلات در اثر كاركرد نادرست مغز، خواب زیادتر، احساس سنگینی و ... . اگر به اندازهی نیازتان نخوابید و استراحت نداشته باشید و در خواب تفریط كنید نیز، با مشكلات زیادی روبهرو خواهید شد.
در این صورت هم زود عصبانی میشوید، تحریكپذیریتان بالا میرود، اعمال داخلی بدن بدرستی انجام نمیشوند، مغزتان خوب كار نمیكند، تمركز و دقتان پائین میآید و ... . همهی اینها به دلیل خارج شدن از خط تعادل است. همین طور در هر كار دیگری هم اگر از خط تعادل خارج شوید، تبعات منفی آن را خواهید دید. اسراف هم نوعی خارج شدن از تعادل است و در نتیجه، مسائل و تبعات خود را خواهد داشت.
دلایل اسراف در آستانهی سال جدید
اینك كمی در رفتارهای خود و حتا در رفتارهای اطرافیان خود، خصوصاً در آستانهی سال جدید دقت كنید. آیا میتوانید دلایل بریز و بپاشهای اضافه و بیهوده را پیدا كنید؟ آیا واقعا دارید به رسم و رسوم عمل میكنید؟ آیا همهی شیرینیهای رنگارنگ و آجیلهای درشت و مغزشده و مفصلی كه میخرید، مهمانان عید مصرف میكنند؟ آیا وقتی لباس لازم ندارید، باز هم لباس و كیف و كفش جدید میخرید؟ آیا از همهی اینها لذت میبرید؟ یا بیشتر آنها برای نمایش در جلوی دیگران تهیه میشوند؟ اگر از میزان و كیفیت این خریدها كم كنید، با پولی كه ذخیره میشود، كار بهتری میتوانید انجام دهید؟
اگر منصفانه به این پرسشها پاسخ دهید، خودتان متوجه خواهید شد كه تا چه اندازه اسراف در زندگی شما نقش دارد. متأسفانه برای بعضی از ما اسراف، مختص ایام نوروز نیست و الگوی خرج كردن ما، كلاً اشكال دارد. حتا بعضی از ما برای بالابردن اعتماد به نفس یا برای گریز از افسردگی یا زمانی كه احساس میكنیم كسی ما را دوست ندارد، به خرید كردن افراطی مشغول میشویم.
در حالیكه این قبیل مسائل را باید با كمك روانشناس و مشاور و افزایش خودشناسی درمان كرد نه با خرید كردن.
همچنین، باید توجه داشته باشیم كه افراط در خرج كردن یا اسراف در مصرف كردن، ربطی به میزان پول و درآمد افراد ندارد؛ بلكه از الگوی خرج كردن او تبعیت میكند. الگوی خرج كردن، میتواند الگوئی كارا و سالم یا ناكارا و بیمار باشد. برخلاف تصور اكثر ما، الگوی خرج كردن افراد خیلی ثروتمند، خرج كردن نامحدود نیست، بلكه یكی از شگردهای آنها، این است كه پولشان را مدیریت میكنند.
مراحل مدیریت پول در خانواده
بخشی از هزینههای خانواده ثابت است، یعنی ما همیشه در هر ماه باید حتماً این خرجها را انجام دهیم و شماری دیگر از هزینهها متغیر میباشد. یعنی همیشگی نیست و مثلاً ممكن است فقط در یك ماه از سال اتفاق بیفتند یا موردی باشند. بهترین راه، این است كه ما هزینههای ثابت و متغیرمان را تفكیك كنیم و در اول ماه، ابتدا پولهای مربوط به هزینههای ثابت را كنار بگذاریم و مبلغی را هم برای هزینههای متغیر در نظر بگیریم.
در مورد اینگونه اقلام، اول باید درمورد هدفهای مصرف آنها تصمیمگیری کنیم. بعد هدفهائی را یادداشت کنیم که برای تمام خانواده یا برای تمام ایام سال برایمان مهم است. سپس راههائی را که میتوانیم با آن به این اهداف برسیم، مشخص کنیم و در آخر، فهرست نهائی اقلامی را که ما و خانوادهمان به آن نیاز داریم، تهیه و زمان خرید آنها را مشخص کنیم. میتوانیم برای منظم کردن این کار، از سه جدول جداگانه استفاده کنیم. پس از تهیهی فهرست، هر جنسی که خریداری شد، آن را خط میزنیم. دستكم یک بار در هفته مخارج خوراک، آب و برق، حمل و نقل، لباس، دکتر و دارو و البته مخارج مصرفی را یادداشت کنیم. طی چند ماه، باید این کار را مداوم انجام دهیم. به اینترتیب، مخارج متوسط ماهانه مشخص میشود.
رسیدهای خرید را هم بهتر است همیشه نگهداری کنیم. در مرحلهی بعدی، درآمد خود را با مخارج مقایسه میکنیم تا مطمئن شویم که هزینهی ما بیشتر از درآمد نیست. بعد از كنار گذاشتن هزینههای ثابت و متغیر و خیریه، میتوانیم مقداری از پولمان را هم (هر چند ناچیز) پس انداز كنیم. چرا كه میگویند، قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود؛ و چقدر خوب است كه وقتی بعد از مدتی، پولمان به مقدار قابل توجهی رسید، آن را در كار مناسبی سرمایهگذاری كنیم و به كار بیندازیم.
نكته، این است كه بهطور كلی قناعت كردن را نباید نادیده گرفت. مسلماً در بین خرجهایمان خرجهائی غیر ضروری داریم که میتوانیم در راستای مدیریت پولمان، به سمت كم كردن اینها حركت كنیم.
به عنوان مثال، میتوانیم قبل از انجام هر خریدی، این سؤال را از خودمان بپرسیم كه خرید این كالا، چقدر در حال حاضر برایمان ضروری میباشد؟ آیا میتوانم فعلاً از آن صرف نظر كنم؟
اگر این كالا را نخرم، دچار مشكل عمدهای میشوم؟ اگر به این كالا نیاز جدی دارم، آیا میتوانم آن را با قیمت پائینتر یا از فروشگاههای ارزانتر تهیه كنم؟ آیا خود من و خانوادهام به این وسیله یا كالا نیاز داریم یا آن را برای نشان دادن به دیگران میخرم؟ اگر به این سوالات پاسخ دهید و خرج كردن خود را مدتی كوتاه تحت كنترل درآورید، به تدریج به الگوی سالمتر و موثرتری برای خرید و جلوگیری از اسراف دست پیدا میكنید. سعی كنید در سال جدید، برای هر كاری الگوهای مؤثرتر و كاراتر پیدا كنید و مدیریت كلی زندگی خود را به دست گیرید. این، یكی از گامهای اولیه و مهم موفقیت و ذخیرهكنندهی انرژی و امكانات است. پس زودتر شروع كنید. موفق باشید.